نویسنده: دکتر شکوفه موسوی




 

راه کارهای موفقیت تحصیلی
مهارت ارتباطی، از مهمترین مهارتهای لازم برای زندگی است. ما باید توانایی شنیدن حرف های دیگران و درک احساسات آنان را داشته باشیم. همچنین باید بتوانیم حرف هایمان را به راحتی بگوییم و احساسات خود را به دیگران منتقل کنیم. باید توانایی شنیدن انتقادات را داشته باشیم و نیز مهارت انتقاد کردن را بیاموزیم و بتوانیم با دیگران مذاکره و توافق کنیم. بسیاری از افراد این توانایی را ندارند. یکی از مهمترین شکایت های نوجوانان این است که: « اطرافیان من را درک نمی کنند، با من خوب حرف نمی زنند و مدام در حال سرزنش و انتقاد کردن هستند».
در واقع بسیاری از افرادی که این شکایت ها را دارند، خودشان نیز در شنیدن حرف های دیگران، درک احساسات و هم حسی با آنان مهارت کمی دارند.
اغلب نوجوانان حساس و زودرنج اند ولی به حساس و زودرنج بودن دیگران توجهی نمی کنند. یعنی انتظار دارند دیگران مراعات حال آن ها را بکنند ولی خودشان حال دیگران را مراعات نمی کنند. انسان ها وقتی در روابط نزدیک، از ترس حساسیت و زودرنجی طرف مقابل و برای مراعات کردن حال او، مجبور به مهار شدید خود و سانسور حرف های شان شوند، حرف های خود را راحت بیان نمی کنند و به این ترتیب صمیمیت بین آن ها کم می شود، در کنار همدیگر راحت نیستند و به سر بردن در کنار هم به جای آنکه باعث آرامش، استراحت و حل مسئله شود، باعث تنش، خستگی و ایجاد مشکل می شود.
شما بهتر می دانید که تنش های عاطفی، چه قدر باعث اشتغال ذهن و حواس پرتی می شود. و چه قدر بر همه ی وجوه زندگی خصوصاً عملکرد درسی تأثیر منفی دارد.
نوع رابطه ی خود با افراد مهم زندگی تان را بشناسید فرض کنیم شما A هستید و دیگری B است.

موقعیت 1 بدترین نوع رابطه و موقعیت 4 بهترین نوع رابطه است.
از خودتان شروع کنید یعنی در موقعیت 1 و 3 سعی کنید مهارت های شنیدن حرف های طرف مقابل و درک احساس او را به کار ببرید. در این کار تداوم به خرج دهید و کمک کنید تا رابطه به سطح بالاتری برسد.
به یاد داشته باشید شنیدن حرف های دیگران، درک احساسات و پذیرش آن ها به معنای تأیید آنان نیست.
عواطف مثبت خود را ابراز کنید. بعد از آنکه رابطه قوی تر و امن تر شد، می توانید مهارت های انتقاد کردن و ابراز عواطف منفی و شنیدن انتقاد از طرف مقابل را به کار ببرید. یادتان باشد صراحت در رابطه به این معنا نیست که مدام انتقاد و عیب جویی کنیم یا احساسات منفی خود را به دیگران انتقال دهیم. اما باید مهارت های انتقاد کردن را بلد باشیم تا در مواقع ضروری به خوبی این کار را انجام بدهیم.
کتاب های موفق کودک و نوجوان که زندگی آنان را در مقطع تحصیلی بازگو می کنند، توجه ویژه ای به نوع ارتباط بین آن ها دارند. در واقع مهمترین ارزش هایی که در این کتاب ها مطرح می شوند هم حسی، مهربانی، شجاعت، درستکاری، مسئولیت پذیری، وفاداری و پایداری و تحمل است.
در کتاب « کلاس پرنده» نوشته ی « اریش کستنر» وقایع چند روز قبل از کریسمس در یک مدرسه ی شبانه روزی بازگو می شود. نوجوانان این داستان ویژگی های مختلفی دارند: ماتیاس، پرخور و درس نخوان است. جونی پدر و مادر ندارد، هنرمند و فرد خلاق گروه است. سباستیان فلسفه باف و روشنفکر است. مارتین بی پول، درس خوان و مبصر کلاس است. ئولی کوچک، ظریف و ترسو است. مهمترین ویژگی آنان مهربانی، وفاداری، درستکاری و ارتباط خوبی است که با هم دارند و باعث دوستی عمیق و پیوستگی محکمی بین آنان می شود، ضمن این که افراد گروه شدیداً از یکدیگر حمایت می کنند.
در داستان « هری پاتر» نیز، مهمترین خط داستان، ارش گذاری به دوستی ها و ارتباطات است که چه در قهرمانان داستان و چه در نسل قبل از آن ها، خالق اثر گذارترین و زیباترین قسمت های داستان است.
در کتاب داستان « نیکلاکوچولو» که چندین قسمت است، تمام بچه های کلاس می توانند با هم حرف بزنند، احساسات خود را بگویند، حرف های همدیگر را بشنوند، بازی کنند، دعوا کنند، آشتی کنند، لذت ببرند، تنها « آنیان» شاگرد اول کلاس و « عزیز کرده ی خانم معلم» فقط در حال درس خواندن است و از جمع کلاس کاملاً دور است.
هر وقت با دانش آموز ( چه کودک چه نوجوان) یا دانشجویی مصاحبه می کنم، از او می پرسم آیا ارتباطات خوبی با محیط داری؟ از محیط مدرسه یا دانشگاه لذت می بری؟ صبح که می شود آیا از این که صبح شده و باید به مدرسه یا دانشگاه بروی، خوشحال می شوی؟
مدرسه و دانشگاه فرصت های خوبی برای ارتباط برقرار کردن با بزرگترها ایجاد می کنند. مثلاً در کتاب « کلاس پرنده» ، « دکتر کخ» مدیر مدرسه ی شبانه روزی است و نوجوانان داستان دوستش دارند و برایش احترام زیادی قائل هستند. در کتاب « هری پاتر» ، « پروفسور دامبلدور» مدیر مدرسه ی « هاگوارتز» است که یک شخصیت بی نظیر با ظرفیت های بسیار قوی است. این افراد فرصتی برای همانندسازی در اختیار اطرافیان قرار می دهند. خصوصاً که بعضی قهرمانان اصلی این کتاب ها مثل « جولی» و « هری پاتر» پدر و مادر ندارند و مهمترین الگوهای همانندسازی برای آن ها، معلمان و مربیان قابل احترام شان هستند.
منبع مقاله: موسوی، شکوفه؛ (1386) موفقیت تحصیلی برای دانش آموزان و دانشجویان، تهران: نشر قطره